شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ |۲۱ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 23, 2024
یادداشت روز

حوزه/ بیش از هزار سال از رحلت مرحوم کلینی می‎گذرد؛ گرچه آن محدث بزرگ دیگر در میان ما نیست؛ ولی به قول فرمایش امام علی(ع) این بزرگان در درون روح وجان ما هستند و هیچگاه آنها را فراموش نمی‎کنیم.

خبرگزاری«حوزه»، حضرت آیت الله مکارم شیرازی به نقش و جایگاه شیخ کلینی در گسترش علوم اسلامی پرداخته اند که به این شرح است:

 روز نوزدهم اردیبهشت روز بزرگداشت کلینی بود؛[1]مولّف كتاب شريف کافی[2] از بزرگان علماء شیعه است[3] که خدمات‏ گرانقدرى به علوم‏ اسلامی ارائه كرده‏ است.[4]وى در دوران حيات حضرت عسكرى عليه السلام چشم به دنيا گشود و در آخرين سال غيبت صغرى و يا يك سال قبل از آن (328- 329) ديده از جهان بربست.[5]

شیخ کلینی؛ احیاگر مذهب شیعه

در دوران غيبت صغرى، نخستين عالم و دانشمند بزرگى كه به جمع و تنظيم بسيارى از كتابهايى كه در عصر معصومين عليهم السلام نوشته شده بود، پرداخت و قسمتى از آنها را با نظم خاصّى در كتابى گرد آورد، مرحوم ثقة الاسلام محمّدبن يعقوب كلينى رازى بود.[6]

مرحوم کلینی اين دانشمند و محقق بزرگ شيعه حقاً دين خود را به تشیع ادا نمود؛ او با قلم توانا و موشكاف و پرمغز خود توانست بسيارى از پرده‏هاى اوهام را پاره كند و عقايد شيعه‏ را آنچنان كه هست به عموم مسلمانان معرفى نمايد، تا همگان بدانند شيعه نه بت پرست است و نه خارج از دين، نه على عليه السلام را خدا مى‏داند و نه او را از پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله شايسته‏تر مى‏شناسد، نه در دين خدا بدعتى گذاشته و نه قرآن را ناقص و تحريف يافته مى‏داند.[7]

بلكه عقيده شيعه در اصول و فروع مستقيماً از قرآن مجيد و مكتب وحى و دودمان پيغمبر صلى الله عليه و آله كه نزديكتر از همه به «قرآن» و آشناتر از همه به «سنّت پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله» هستند، گرفته شده است.[8]

دغدغه مندی آن عالم بزرگ در ارائۀ مسايلى كه اساس مذهب شيعه را تشكيل مى‏دهد، وتشيّع بر محور آن مى‏گردد، و خواص و عوام به آن معتقدند و به آن عمل مى‏كنند و هيچ گونه اختلافى در آن نيست خلاصه می شد؛مقصود اين بود كه شيعه و عقايد و افكار شيعه‏ را آنچنان كه هست به تمام گروه‏هاى مسلمانان، اعم از دانشمندان و عوام، معرفى نمايد.[9]

تا همگان بدانند شيعيان بحمداللَّه از تربيت يافتگان مكتب اسلام و پيروان تعليمات عالى قرآن هستند و سهم آنها از ايمان و مكارم اخلاق سهم بزرگى مى‏باشد، آنها جز به قرآن و سنّت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و استدلالات قطعى عقلى تكيه نمى‏كنند.[10]

شايد در پرتو اين بيانات، افراد بى اطلاع، باخبر شوند، و افراد غافل متنبه گردند، هوسبازان و سبك مغزها از غلوّ خود بكاهند، افراد متعصب پرده‏هاى تعصب را از مقابل چشم خويش كنار بزنند و به برادران خود نزديك شوند.[11]

او كسى است كه به جهت عظمت شأنش، ابن‏أثير (مورّخ معروف) او را مجدّد و مؤسّس مذهب اماميّه در آغاز قرن چهارم مى‏شمرد بعد از آن‏كه حضرت ثامن‏الائمّه عليه السلام را مجدّد اين مذهب در آغاز قرن سوم به حساب مى‏آورد.[12]،[13]

همۀ این امور نشان می دهد باید شیخ کلینی رحمه الله علیه را به حق از مجدیدن مذهب شیعه دانست. البته بیست و نه سال زندگی او در قرن چهارم بوده است بنا بر این چون اکثر عمر او در قرن سوم بوده است او را از علمای قرن سوم می دانند.[14]

شيخ كليني؛ طلايه‌دار حديث شيعه‌

مرحوم کلینی رحمه الله علیه در زمان خودش رئيس شيعه‏ و موثّق‏ترين و استوارترين آنان در نقل حديث بوده، و كتاب شريف «كافى‏» را كه يكى از منابع مهمّ حديث شيعه‏ است، در مدّت بيست سال، تأليف كرده، و حقّى بزرگ بر گردن شيعه به خصوص اهل علم دارد.[15]لذا این عالم محقق، از افتخارات شیعه و جهان اسلام و محدثی کم نظیر به شمار می رود.[16]

البته باید دانست احایث موجود در اين منبع روایی معروف يا ساير منابع معتبر ؛ به اين معنى نيست كه آن حديث به خصوص معتبر است، بلكه هر حديثى سلسله سندى دارد كه بايد هر يك از رجال سند آن جداگانه در كتب رجال مورد بررسى قرار گيرد، هرگاه تمام رجال سند مورد اعتماد بودند، آن حديث به عنوان يك حديث صحيح پذيرفته مى‏شود، در غير اين صورت، مشكوك يا ضعيف است و اين كار تنها در خور آگاهان و علماى علم حديث و رجال است.[17]

شیخ کلینی؛ بزرگترین عالم تشیع

بی شک مقام و منزلت شیخ کلینی را از زبان بزرگانی می توان دانست که هر یک از طلایه داران علم و عمل در جهان هستند؛ در این زمینه مرحوم علامه ی مجلسی که از بزرگان برجسته است در مورد او می گوید؛ حق ايـن است که در ميان علما شيعه مانند کليني نيامده است و هر کـس در اخبار و ترتيب کتاب او دقت کند، در مـي يابـد که از جانب خـداونـد مـورد تاييـد بـوده است.[18]

شیخ کلینی؛ مورد احترام اهل سنت

رویکرد علمی و معرفتی شیخ کلینی رحمه الله علیه بر مدار تنبه و بيدارى و نزديك شدن مذاهب اسلامی به يكديگر استوار بود، تا از این رهگذر خداوند رشته اتحاد و يگانگى را در ميان مسلمين محكم سازد و همچون يك دست نيرومند در برابر دشمنان گردند. همه يك صدا و يك دل و يك زبان در راه عظمت اسلام بكوشند؛[19]اینگونه است که اگر چه مرحوم کلینی رحمه الله علیه از بزرگان علمای شیعه است[20]لیکن اهل سنت هم به ایشان احترام می گذارند.[21]

جامع ترین و مهمترین کتاب روایی شیعه

پيروان مكتب تشیع روايات زيادى از رسول خدا صلى الله عليه و آله از طريق ائمه اهل بيت عليهم السلام نقل كرده‏اند، و روايات زياد ديگرى از على عليه السلام و ساير امامان عليهم السلام دارند كه امروز از منابع اصلى معارف و فقه شيعه‏ محسوب مى‏گردد.[22]

گفتنی است: كتابى كه از مرحوم کلینی رحمه الله علیه به يادگار مانده است همان كتاب «كافى» است كه از نظر صحّت و اتقان حائز اهمّيّت فراوان بوده و پس از قرآن و نهج‏البلاغه مهمترين كتاب شيعه و از جامع ترین و مهمترین کتاب روایی شیعه به شمار مى‏رود.[23]

ایشان در تأليف اين كتاب، رنج فراوانى كشيده و رنج سفرهايى را بر خود هموار نموده است و مجموع احاديث آن 166199 حديث است و اين تعداد متجاوز از احاديث «صحاح ستّه» مى‏باشد.[24]

معرفی کتاب «الکافی»

 كتاب شریف کافی بر دو بخش تقسيم مى‏شود، يك قسمت از آن مربوط به اصول عقايد و بخش ديگر آن مربوط به احكام و فروع است.[25]

قسمت اصول اين كتاب، نمونه روشنى از علوم و معارف اهل بيت است و سند زنده‏اى براى امامت و جانشينى آنها از رسول خدا صلى الله عليه و آله مى‏باشد. در اين بخش بسيارى از مسائل فلسفى و كلامى مربوط به معارف و عقايد، از طرف پيشوايان ما بطور دلپذيرى بحث و بررسى شده است و بنا به نقل «نجاشى» بيست سال تمام در تأليف آن رنج برده است.علاوه بر اين اثر، كتابهاى ديگر نيز به يادگار گذارده و متأسفانه اين آثار به‏ مرور زمان از ميان رفته است.[26]

انگیزه شیخ کلینی از نگارش «الکافی»

کلین نام قریه ای است در حدود سی، چهل کیلومتری شهر ری است که کلینی مدتی در آنجا ساکن بود و به تحصیل و تدریس اشتغال داشت. لیکن از آنجا که فعالیت شیعه و اهل سنت در بغداد بود  از این رو به بغداد مهاجرت کرد و این در زمان یکی از حکام عباسی بود. او کتاب کافی را در بیست سال تمام نوشت.[27]

مرحوم كلينى اين كتاب را بنا به درخواست برخى از شيعيان نوشته است؛‏[28]،[29] ایشان در مقدمه ی کتاب کافی می نویسد که بعضی از دوستان به او مراجعه کردند و گفتند شیعیان در مسائل عقیدتی و عملی سرگردان هستند و هرچه به ذهنشان می رسد عمل می کنند. او احساس مسئولیت کرد و به جمع آوری احادیث معتبر مشغول شد.[30]

آیا شیخ کلینی «کافی» را بر امام زمان (عج) عرضه کرده است؟

دقت و تعمق در جمع آوری روایات صحیح و مستند از جمله ویژگی های برجسته  این دانشمند شیعی است؛ حال با توجه به این که علامه کلینی رحمه الله علیه  در عصر غیبت صغری می زیسته و بزرگانی چون نواب اربعه حضرت ولی عصر(عج) را درک نموده است، کتاب ایشان (الکافی) از ارزش والایی نزد ارباب حدیث برخوردار است؛[31]

بر این اساس دور از ذهن نیست که کتاب شریف کافی توسط نواب به محضر امام زمان علیه السلام رسیده باشد و توسط ایشان تائید شده باشد. البته این صرف احتمالی قوی است و دلیل قطعی نیست زیرا بعید است که چنین کتاب مهمی به محضر امام علیه السلام نرسیده باشد.[32]

نقش شیخ کلینی در انتقال میراث حدیثی شیعه

بی تردید کتاب کافی به عنوان مهم ترین کتب اربعه شیعه خصوصیات منحصر به فرد و متمایزی دارد که آن را از سایر تألیفات شاخص می کند؛نوشتن چنین کتابی در آن زمان بسیار مهم بوده است زیرا احادیث به شکل دست نوشت و پراکنده بود. تا وثاقت کتاب های کم حجم و متعدد و وثاقت راویان ثابت شود و تا به این احادیث دست یافته شود مخصوصا که فرد در شهر ری و در کلین باشد که به این کتب نیز دسترسی نداشته باشد همه ی اینها سختی کار را بیشتر می کند. این گونه است که با آنکه کتب بسیاری بعد از کافی نوشته شده است ولی ارزش کتاب کافی کما کان محفوظ است. با نوشته شدن کتابی چون بحار الانوار، وسائل الشیعه، کتاب وافی و غیره ارزش کافی کم نشده است. بله ممکن است لغزش هایی در کافی وجود داشته باشد ولی در عین حال، کار او کار بزرگی است.[33]

آینده نگری و دوراندیشی؛ ویژگی بارز شیخ کلینی

عالم کسی است که در صدد پر کردن جای خالی باشد نه تألیف هر چه به ذهنش می رسد؛ در مقدمه ی کافی مطلبی است که نشان می دهد مرحوم کلینی رحمه الله علیه نسبت به آینده یک روشن بینی خوبی داشته است؛ آنجا که گفته است این کتاب را نوشتم که تا آخر دنیا در ثواب کسانی که آن را مطالعه می کنند شریک باشم. او پیشبینی کرد که این کتاب تا آخر دنیا ارزش خود را از دست نمی دهد. برخی تصور می کنند که وقتی امام علیه السلام ظهور کند این گونه کتاب ها کنار گذاشته می شود. این تصور باطل است و هرچند نوآوری های بسیاری ایجاد می شود ولی ارزش این کتب کما کان محفوظ می ماند.[34]

زیرا مرحوم کلینی به دنبال پر کردن خلاها بود، زیرا ایشان نسبت به آینده نیز روشن بینی داشتند.[35] اینچنین است که آثار علمی مهمی بعد از کتاب کافی نگاشته شده است ، ولی اصول کافی هنوز ارزش و عظمت خود را حفظ کرده است.[36]

کلینی و عقل گرایی

يكى از منابع اصلى دين اسلام و مذهب تشیع، دليل عقل است، و منظور از دليل عقل در اينجا اين است كه عقل به طور قطع و يقين چيزى را درك كند و درباره آن داورى نمايد.[37] لذا فقها از استنباط عقلى در مسائل شرعى و فقهى بهره‏ها مى‏گرفتند.[38]

در منابع‏ اسلامى نیز آن قدر روايت در اين زمينه وارد شده كه از حساب بيرون است، جالب اينكه كتاب معروف«كافى» كه از معتبرترين منابع حديث است مشتمل بر كتابهايى است كه نخستين كتابش به نام كتاب«عقل‏ و جهل» است، و هر كس رواياتى را كه در اين زمينه در اين كتاب نقل شده ملاحظه كند به عمق بينش اسلام در اين باره پى‏مى‏برد.[39]

از این رو حجیت عقل نزد شیعه، از نقاط قوت شیعه است، در این میان مرحوم کلینی به برکت حدیث ثقلین در باب اول کتاب کافی، در خصوص حجیت عقل سخن گفته است.[40]

لذا از نکات جالب توجه آن که من به این فکر فرو رفتم که کافی چگونه از کتاب عقل و جهل شروع شد و چرا از توحید شروع نشده، چرا از امامت شروع نشد؟ در واقع این کار مقابله با گروهی است که از غیر پیروان مکتب اهل بیت هستند که حجیت عقل را باطل می دانند و می گویند عقل را به احکام راهی نیست. مرحوم کلینی کتابش را از عقل و عقلانیت شروع کرد و در مقابل این گروه ایستاد و این مرد در 1100 سال قبل، پایه های عقل را محکم کرد و این نشانه بیداری این بزرگ مرد است؛[41] این مسئله نشان دهنده هوشیاری وی می باشد که نقطه قوت شیعه را در باب اول کتاب خود قرار داده است.[42]

بی جهت نیست که عالمان برای این کتاب اهمیت فراوانی قائلند و شروح متعددی بر آن نوشته اند که خود گواه این مسأله است که کافی همیشه مورد توجه بوده است.[43]

 ذكر دو روايت از کتاب ارزشمند کافی خود موید این مدعاست؛ در حديثى از على علیه السلام آمده است: جبرئيل بر آدم نازل شد و گفت من مامورم كه تو را ميان يكى از اين سه موهبت مخير كنم، تا يكى را برگزينى، و بقيه را رها كنى، آدم گفت: آنها چيست؟ جبرئيل در پاسخ گفت:«عقل» و«حياء» و«دين».آدم گفت: من عقل را برگزيدم، جبرئيل به«حياء» و«دين» گفت او را رها كنيد و به دنبال كار خود برويد، گفتند ما ماموريم همه جا با عقل باشيم و از آن جدا نشويم! جبرئيل گفت: حال كه چنين است به ماموريت خود عمل‏[44]كنيد، سپس به آسمان صعود كرد![45] اين لطيفترين تعبيرى است كه ممكن است در باره عقل و خرد، و نسبت آن با«حيا» و«دين» گفته شود، چرا كه اگر عقل از دين جدا گردد با اندك چيزى بر باد مى‏رود، يا به انحراف كشيده مى‏شود، و اما«حيا» كه مانع انسان از ارتكاب زشتيها و گناهان است آن نيز ثمره شجره معرفت و عقل و خرد است.[46]

در حديث ديگرى از امام صادق علیه السلام مى‏خوانيم:«من كان عاقلا كان له دين، و من كان له دين دخل الجنة؛ كسى كه عاقل باشد دين دارد، و كسى كه دين داشته باشد داخل بهشت مى‏شود.[47]

اصول کافی باید به زبان های مختلف ترجمه شود

لازم به ذکر است مقدمه ای که مرحوم کلینی بر کتاب کافی نگاشته نشان از فکر، اندیشه و احاطه بالای ایشان به ادبیات شیوا و تسلط بر مبانی متقن اعتقادی و اخلاقی است؛ حال با توجه به ویژگی های خاص و مضامین عالی و معارف ناب کتاب شریف اصول کافی، لازم است گلچینی از آن کتاب شریف انتخاب و برای استفاده عموم مردم، به زبان های مختلف دنیا ترجمه شود.[48]

سخن آخر:( زحمات بزرگان نباید با افراطی‌گری از بین برود)

بیش از هزار سال از رحلت مرحوم کلینی میگذرد؛ گرچه آن محدث بزرگ دیگر در میان ما نیست؛ ولی به قول فرمایش امام علی(ع) این بزرگان در درون روح وجان ما هستند و هیچگاه آنها را فراموش نمیکنیم.[49]

از سوی دیگر باید گوشزد نمود، مبادا افراطی گری موجب شود زحمات بزرگان از بین برود و تبلیغات منفی، پیشرفت مکتب اهل بیت علیهم السلام را خنثی کند[50]؛ امیدواریم خداوند روح ایشان را غریق رحمت خویش گرداند.[51]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

[1] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 18/2/1392.

[2] كليات مفاتيح نوين ؛ ص15.

[3] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 18/2/1392.

[4] آفريدگار جهان ؛ ص239.

[5] پاسخ به پرسشهاى مذهبى ؛ ص663.

[6] پاسخ به پرسشهاى مذهبى ؛ ص663.

[7] آيين ما (اصل الشيعة) ؛ ص18.

[8] همان؛ ص 19.

[9] همان ؛ ص104.

[10] آيين ما (اصل الشيعة) ؛ ص104-105.

[11] همان.

[12] حبل المتين؛ ص 7.

[13]كليات مفاتيح نوين ؛ ص458.

[14] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 18/2/1392.

[15] كليات مفاتيح نوين ؛ ص458.

[16] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار اعضای کمیته علمی کنگره بین المللی ثقة الاسلام کلینی رحمه الله علیه؛3/4/1386.

[17] اعتقاد ما، ص 120.

[18] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 18/2/1392.

[19] آيين ما (اصل الشيعة) ؛ ص105.

[20] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 18/2/1392.

[21] همان.

[22] اعتقاد ما ؛ ص119.

[23] پاسخ به پرسشهاى مذهبى ؛ ص663.

[24]  لؤلؤة البحرين؛ ص 238.

[25] پاسخ به پرسشهاى مذهبى ؛ ص663.

[26] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 18/2/1392.

[27] همان.

[28]  اصول كافى؛ ص 8، رجال نجاشى؛ ص 266.

[29] پاسخ به پرسشهاى مذهبى، ص 664.

[30] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 18/2/1392.

[31] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار اعضای کمیته علمی کنگره بین المللی ثقة الاسلام کلینی رحمه الله علیه؛3/4/1386.

[32] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 18/2/1392.

[33] همان.

[34] همان.

[35] همان.

[36] همان.

[37] اعتقاد ما، ص 94.

[38] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج‏1 ؛ ص119.

[39] تفسير نمونه ؛ ج‏24 ؛ ص330.

[40] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار اعضای کمیته علمی کنگره بین المللی ثقة الاسلام کلینی رحمه الله علیه؛3/4/1386.

[41] همان.

[42] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در مراسم افتتاحیه دوره جدید مرکز آموزش تخصصی شیعه شناسی؛ 20/7/1393.

[43] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار اعضای کمیته علمی کنگره بین المللی ثقة الاسلام کلینی رحمه الله علیه؛3/4/1386.

[44] تفسير نمونه ؛ ج‏24 ؛ ص330.

[45] اصول كافى؛ مطابق نقل نور الثقلين؛ ج 5؛ ص 382.

[46] همان؛ ص331.

[47] همان.

[48] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار اعضای کمیته علمی کنگره بین المللی ثقة الاسلام کلینی رحمه الله علیه؛3/4/1386.

[49] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار مدیر و جمعی از اساتید و طلاب جامعه الزهرا؛10/2/1396.

[50] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در مراسم افتتاحیه دوره جدید مرکز آموزش تخصصی شیعه شناسی؛ 20/7/1393.

[51] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 18/2/1392.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha